جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
آیت الله مقتدائی

حوزه / امام می فرماید؛ اگر کسی شب‌هایش با اشتغال به نماز بگذرد و روزها روزه بگیرد و تمام مالش را در راه خدا صدقه بدهد یا هر سال به مکه برود، لکن ولیّ خدا را نشناسد و متابعت از او نکند و راهنمایی از او نگیرد حقی بر خداوند ندارد.

به گزارش خبرگزاری«حوزه» آیت الله مقتدائی در ادامه درس خارج فقه خود با موضوع  « ولایت فقیه»  به بیان "مصداق ولایت مطرح شده درحدیث بنی الإسلام علی خمس" پرداخت.

مشروح مباحث مطرح شده این استاد حوزه در ذیل می آید.

خلاصه جلسه قبل

گفتیم در مورد معنای لغوی ولایت مفردات راغب دو معنی گفته است

معنای اول

 قرار گرفتن دو چیز یا چند چیز کنار هم و بدون فاصله است و لهذا می‌گویند از این قرار گرفتن دو یا چند چیز کنار هم استظهار قرب می‌کنند و قرب را هم تعمیم به جسمی و معنوی می‌دهند یعنی گاهی نزدیکی فیزیکی به هم دارند و در کنار هم هستند و گاهی نزدیکی معنوی دارند یعنی محبت و دوستی دارند که لازمه محبت نزدیکی و قرب است. و نیز به معنای نصرت هم آمده است. 

معنای دوم

دومین معنی در مفردات معنای سرپرستی است یعنی اختیار یک امری را داشته باشد و در واقع مالکیت و کفالت آن را دارا باشد که والی در یک شهر و ولی یتیم از این‌گونه است.

استعمال کثیر ولایت در معنی سرپرست در قرآن و روایات

در قرآن و در روایات هم ولایت به این معنی کثیرا استعمال شده است و بحث ما هم در ولایت فقیه؛ ولایت به این معنی می‌باشد و موارد متعددی در قرآن را گفتیم. نظیر آیه ﴿وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ﴾

در روایات هم به این معنی استعمال شده است یک روایت از امام باقر(ع) را خواندیم عن ابی جعفر(ع) «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‌ءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ.»

اینها که پایه‌های اسلام هستند و بدون اینها اسلام قبول نیست یکی از آنها ولایت است.

بررسی تفاوت معنا در کلمه وَلایت و وِلایت

در مورد معنای ولایت قد یقال کلمه «ولایة» به فتح واو به معنای محبت است چنانچه که نقل می‌کنند از مرحوم شاه‌آبادی استاد امام خمینی(ره)  که این‌گونه معنی کرده است و فرموده است؛ هرجا ولایت به کسر واو باشد به معنی حکومت است و در استدلال بر کلام خود معتقد بود به قرینه سیاق عبارت در روایت  (بنی الاسلام علی خمس...) باید به فتح باشد زیرا چهار مورد دیگر از فروع دین است ولی حکومت و سرپرستی از اصول دین است پس کلمه ولایت در این روایت از باب سیاق که در فروع دین است باید به فتح «واو» باشد تا با فروع دین سازگار باشد.

مناقشه در کلام شاه آبادی

در جواب می‌گوییم هر چند تناسب میان اجزاء روایت مطلب درستی است یعنی مقتضای سیاق این است که باید به فتح باشد، ولی علیرغم همین تناسب و اقتضای سیاق؛ در روایات متعدد می‌بینیم که قرائنی هم دارد که مراد از این ولایتی که از مبانی اسلام است، سرپرستی و زعامت امر است که چند مورد را می‌خوانیم.

روایات دال بر معنای سرپرستی داشتن ولایت

اول؛ روایت سوم باب دعائم عن ابی جعفر(ع) قال؛ بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‌ءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَكُوا هَذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ.

  ولایت به معنی سرپرستی بود

این روایت پنج چیز را از ارکان قرار داد ولی مردم چهار مورد را اخذ کردند و این مورد اخیر را رها کردند و راوی می‌گوید «یعنی الولایة» مراد همین ولایت است.

پس اگر این پنج مورد از ارکان است؛ آنچه که مردم رها کردند محبت نبود بلکه خلافت امیرالمومنین بود که رها کردند ولایت را ترک کردند مراد همین خلافت است یعنی آنچه که اختلاف شد بین مسلمین و زیر بار نرفتند خلافت بود. این روایت تقریبا صریح است که مراد از ولایت خلافت است.

دو؛  روایت 5 همان باب؛ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ

امام باقر(ع) فرمود بنیان اسلام بر پنچ چیز است: 1-نماز 2-زکات 3-حج 4-روزه 5-ولایت. تا اینجا فرمایش امام(ع) است و سند روایت هم صحیحه است.

محل شاهد اول بر معنی سرپرستی

 «قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَيْ‌ءٍ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ» «فَقَالَ الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَّ»

زراره می گوید؛ فرمودید پایه‌های اسلام پنج مورد است پس کدام از اینها افضل است امام می فرمایند؛ ولایت افضل از اینها است زیرا ولایت کلید اجرای بقیه موارد است.

چرائی محور بودن ولایت در واجبات شرعی

علت آن هم این است که والی راهنمای مردم است به این امور، پس ولایت افضل از بقیه موارد است. از این‌که در ادامه می‌فرماید «والوالی هو الدلیل» معلوم می‌شود که منظور از ولایت همان سرپرستی و زعامت است که شخص والی، راهنما است. و صریح در این معنی می‌باشد.

محل شاهد دوم بر قصد معنی سرپرستی

همین روایت زراره یک ذیل دیگری هم دارد که روایت مفصل است لکن ذیل آن مهم است که امام فرمودند

«ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمَنِ الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ»

ذروه با ذال به کسر یا به فتح هر دو استعمال شده است ذروة یعنی رفیع و سنام همان کوهان شتر است. بالاترین و رفیع‌ترین چیزی که در بین احکام است و مفتاح بقیه احکام است و بابی است که بوسیله آن می‌توانند وارد احکام شوند و آنکه موجب رضای پروردگار است اطاعت نمودن از امام است بعد از اینکه او را بشناسد که خداوند می‌فرماید کسی که رسول را اطاعت نماید اطاعت از خداوند نموده است و بعد استشهاد می‌آورد «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ (مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّهَ)» خداوند می‌فرماید هرکس از پیامبر اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است. و از این استشهاد می‌فهمیم که مراد سرپرستی است و چون زمام امر به دست او است باید از او اطاعت کنیم و اطاعت از ولایت اهمیت دارد زیرا مثل اطاعت از رسول(ص) است.

محل شاهد سوم بر قصد معنای سرپرستی

 در ذیل بعد از این مطالب می‌فرماید

 «أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَيْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِيعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِيعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ يَعْرِفْ وَلَايَةَ وَلِيِّ اللَّهِ فَيُوَالِيَهُ وَ يَكُونَ جَمِيعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَيْهِ مَا كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ وَ لَا كَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ»

توجه داشته باشید اگر کسی همواره شب‌هایش با اشتغال به نماز بگذرد و روزها روزه بگیرد و تمام مالش را در راه خدا صدقه بدهد یا هر سال به مکه برود لکن ولیّ خدا را نشناسد و متابعت از او نکند و راهنمایی از او نگیرد حقی بر خداوند ندارد و تمام عباداتش هدر است و اصلا از اهل ایمان نمی‌باشد.

کیفیت استدلال به روایت مذکور بر معنی ولایت

بدیهی است که می‌فرماید همواره همه شب و روز نماز بخواند و تمام عمر هر روز روزه بگیرد و زکات دهد حتی اگر تمام مال را بدهد یا در مورد حج نه تنها یک سال بلکه در هر سال حج کند بدون پذیرش ولایت ولیّ خدا اعتباری ندارد.

پس افضلیت برای این است که اگر نباشد بقیه موارد هم وجود نخواهد داشت.

سوم؛  روایت هشتم همان باب عن ابی جعفر(ع) قال «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‌ءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ يَوْمَ الْغَدِيرِ.»

این روایت در تایید اینکه مراد از ولایت، ولایت ائمه است می‌باشد یعنی مراد از ولایت، ولایتی است که در روز غدیر به آن اشاره شد.

نکته قابل توجه این است که مضامین همه روایات یکی است و راوی هم بعضا یکی است و همه روایات هم از امام پنجم(ع) است  یعنی در نقل‌های مختلف  و در مکان‌های مختلف و با کلمات متفاوت از امام پنجم(ع)  نقل شده است 

تنظیم: حامد حسن زاده

 

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha